۱۳۸۸ تیر ۱۳, شنبه

آقای پاسدار یا بسیجی ، اگر دین نداری آزاده باش

درد دل یکی از دوستان که خودش سالها در بسیج و سپاه بوده و دسترسی آزاد به اینترنت نداشت :
نمیدانم از کجا شروع کنم و با چه ادبیاتی سخن بر بان رانم تا به مذاق عزیزان خوش آید . ولی ترجیح میدهم که کمی سنگین تر با شما قشر بسیجی یا پاسدار صحبت کنم . البته از لباس شخصی سخنی به میان نخواهم آورد زیرا معتقدم لباس شخصی انسان نیست ، حیوان است . سگیست که رژیم استخوانی چرب را جلوی او انداخته و او هم از بی شرفی و کم عقلی و جهالت آنرا برمیدارد و میلیسد و چه بسا دمش را هم تکان میدهد تا استخوان دیگری هم برایش بیندازند . اما با شما بسجیان و پاسداران هستم که همه ی مردم شما را به دین و ایمان و خدا پرستی و غیرت و مردم دوستی و ایمانتان میشناختند . من خویشتن زمانی دست و پا میزدم تا دوران به اصطلاح "مقدس" سربازی را در کنار شما عزیزان خدمت کنم و البته و صد البته هم اکنون از به یاد آوردن آن روزها هم سخت شرمسارم . از به یاد آوردن روزهایی شرمسارم که به عنوان یک انسان مومن به خدا و پیغمبر و به عنوان سرباز امام زمان وارد سپاه گشتم و طولی نکشید که همراه با دیگر دوستان برای اینکه ار نماز فرار کنیم و بهتر بگویم پشت سر پیش نمازتان و یا در کنار شما نماز نخوانم به هر کاری ، حتی مخفی شدن در دستشوئی های پادگان هم مبادرت میورزیدیم . آنقدر مرا و هم سن و سالانم را رنجاندید که از لباستان هم بیزار شدم و اگر در خیابان با لباس سربازی سپاه ظاهر میشدم احساس میکردم که مردم به چشم یک لکه ی ننگ به من نگاه میکنند و فقط بعضی ها که دوران سربازی خویش را به یاد میآوردند به ما روی خوش نشان میدادند و سرکار خطابمان میکردند . هر کجا که نامی از سربازی در سپاه میآوردیم همگان با تمسخر به ما میگفتند که " پس مشغول عشق و حال هستی ؟ خوب میخوری و همین است که روز به روز ماشالله چاق تر میشوی؟ " . چه بگویم از جفاها و نامردیهایی که در دوران خدمت سربازی از شما برادران پاسدار دیدم ؟ از کجا شروع کنم ؟ از ذکر تسبیح روبرو و یاد حمیرا و مهستی پشت سرتان بگویم ؟ از فیلمهای مستهجنی که در تمام رده ها ، تاکید میکنم تمام رده ها ( از گروهبان و نیروهای تازه وارد و نسل سومی تا سرهنگ و سرگرد هایی که سابقه ی جنگ داشتند و زمانی ذکر یا زهرا از لبانشان نمی افتاد ) بین کادر و برخی از وظیفه ها رد و بدل میشد بگویم ؟ از فیلمهایی بگویم که مثلا از جوانکی در ایست و بازرسی بسیج و سپاه در شهر بدست اورده بودید و صاحب آن را به جرم ترویج فساد روانه ی بازداشت گاه کرده بودید و محصولاتش را برای خودتان آلت عیش و نوش قرار داده بودید ؟ از دخترانی بگویم که توسط بسیج با نامزد یا دوست پسرشان گرفته بودند و به زور مورد تجاوز قرار میدادید ؟ نگوئید که این حرفها دروغ است . شاید برخی از این موارد را شما ندیده باشید اما من که هم سابقه ی بسیج و هم سابقه ی خدمت در سپاه ، در نقاط مختلف کشور را دارم دیده ام . از رئیسم بگویم که مثلا از سرداران جنگ بود و جانبازی و هزار برچسب دیگر را یدک میکشید ، اما رفتارهای مغرضانه اش دل هر کسی را به درد می آورد ؟ سربازی پیش او می آمد و گریه میکرد که مادرش مریض است و ... و تمنا میکرد او را به جایی برای خدمت معرفی کند که به محل زندگیش نزدیکتر است ولی او با فحش و ناسزا و بازداشت جواب او را میداد ، ولی دوستان یا فامیلشان که کسی را معرفی میکرد ، با چنان آغوش بازی از او پذیرائی میکرد که گویی فرزندش است و البته شرط انصاف حکم میکند که انسان بین فرزندش و دیگران هم فرقی قائل نباشد . شما برادر بسیجی که در مسجد دعای ندبه و کمیل و زیارت عاشورا و نماز جماعت و دوره ی قرآن برگزار میکنید و در عزای امام برحق همگی مان " امام حسین (ع)" گریه و فغان سر میدهید ، آیا او را میشناسید و این جمله ی او را به خاطر میآورید که گفت : " اگر دین ندارید ، آزاده باشید " . شاید شنیده اید و معنی آن را نمیدانید ؟ اگر نمیدانید از کسانی که میشناسید بپرسید . البته از فرمانده تان که خودش معنی این جمله را به نفع خودش برایتان میگوید نپرسید ، و یا از فرمانده ای نپرسید که شما را به جرم خیانت بازداشت و سپس اعدام کند . از کسی نپرسید که خودش همه ی اینها را میداند و به خاطر منافع مالی ودنیوی خود به اصطلاح تقیه کرده و یا مصلحت را بر حق ترجیح داده و لال شده است . از کسی بپرسید که عالمیست که جانش را در کف دستش گرفته و از حق مردم دفاع میکند . آزاده باش . در دنیا مگذار چیزی تو را به بند بکشد و مجبور باشی به خاطر دنیا تن به هر کاری بدهی . مجبور نباش که به حرف کسی که قدرت کورش کرده به جنگ با مردمی بروی که برای ریختن خون تو به خیابان نیامده اند ، بلکه آمده اند تا تو را از زیر یوغ کسی برهانند که امروز دنیا و آخرت تو را هم ویران کرده . به جنگ مرو برای اینکه برده ی بت پرستانی شده ای که برای نگه داشتن بت بزرگ تمام بت های زیر دست را زیر پا له میکنند . بت هایی که تا دیروز مثل خودشان دارای عزت و احترام بودند و امروز به خاطر منافع بت بزرگ شدند خیانتکار و مفسد فی الارض . سلاحت را اگر زمین نمیگذاری لااقل آن را مسلح نکن و شلیک نکن . اگر مسلح هم کردی لا اقل شلیک مکن و بدان اگر شلیک کردی ، دیگر آزاده نیستی که هیچ ، همان اندک دنیای خودت را به دست خویشتن خویش به باد فنا دادی و چه بسا به زودی زود به جرم قتل هایی که کردی و فیلمهایی که از تو هست در پیشگاه دوستان و مردم و هموطنان خویش به دار آویخته شوی و روحت به جایی برود که بت بزرگ خواهد رفت ... جهنم عظیم و مخوفی که خداوند قسم یاد کرده که اگر حق خودش بر گردنت باشد ، تو را میبخشد و از تو بازخواست نمیکند ، اما اگر حق کسی یا خون نا حقی بر گردنت باشد ، تا ابد تو را با آتش همان جهنم خواهد سوزاند .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

هر چه دل تنگتان میخواهد بنویسید . هیچ نظری سانسور نمیشود .