۱۳۸۸ تیر ۹, سه‌شنبه

برگه های رای تا نشده !!!!!!


برگه های رای جلوی تلویزیون احمدی نژادی ها شمارش شد . البته ببخشید که گفتم تلویزیون احمدی نژادی ها ، چون من از بعد از انتخابات تلویزیون رو نگاه نمیکنم و فقط گاهی مادرم صدام میزنه و میگه بیا دارن بازم دروغ میگن و منم میرم میبینم که مثلا رئیس شورای نمکدان داره زر زیادی میزنه و مجری برنامه هم به افتخارش آروغ میزنه و تائیدش میکنه و بعدش با خونواده میخندیم و میزنیم کانال تی وی پرشیا رو میبینیم و ..... . از بحث اصلی خارج نشیم ، همه دیدیم که برگه های رای رو شمردند . ولی نکته ی خیلی جالبی تو این بازشماری بود که همه ی مردم اینو گفتند و چه بسا داد زدند و اون نکته این بود که برگه های رای اصلا تا نشدند !!!!! حتی اگه مسئولین شغال وزارت کشور 500 نفر هم مسئول اتو کردن برگه های رای میکردند ، نمیتونستند اینقدر قشنگ و تمیز برگه ها رو روی هم دسته بندی کنند !!! ، اما انگار مسئولین شغال صفت و بالاترین مقام حکومت کفتار پرست ، خامنه ای چلاق ، گوششان را مملو از پنبه ی آغشته به خون ندا و نداهای دیگر کشورمان کرده اند و این حرف ها رو نمیشوند و خودشان را به خریت زده اند و فکر میکنند که همه هم مثل خودشان خر هستند !!!! به قول یکی از بچه های سایت بالاترین ، اگه تو ایران کسی هست که برگه ی رای خودش رو تا نکرده بگه . اصلا یک سایت راه بندازیم و آمار بگیریم ببینیم اینجور نابغه ای هست که تونسته باشه بدون تا کردن کاغذ رای اون رو توی صندوق انداخته باشه ؟؟!!!!!. اصلا یکی به این بی شعورهای وزارت کشور و خصوصا اون کامران دانشجوی بیسواد ابله و صادق محصولی الاغ زاده بگه آخه برگه ی رای بدون تا کردن تو صندوق میره ؟؟؟؟؟


۱۳۸۸ تیر ۸, دوشنبه

18 تیر فراموش نشود ، ضربه ی مهلک بر رژیم

عزیزان دلم . 18 تیر بهترین موقعیت زمانی برای زدن ضربه ی مهلک بر پیکره ی این رژیم فاشیستی و دیکتاتوری منسوب به اسلام است . اسلامی که نفس را در گلوی مسلمانانش بند اورده و حتی مجال حرف زدن را هم از آنان گرفته . من نمیخواهم فقط از طرفداران آقای موسوی یا کروبی یا رضایی دعوت کنم ، بلکه از همه ی مردم میخواهم که بغض گلویشان را که سی سال است در گلو تحمل کرده اند بشکنند و با نهایت خشم به مانند خود رژیم با آنان برخورد کنند . نمیگویم تظاهرات آرام بکنید . نمیگویم شعار ندهید . چون ما دیدیم حتی زمانی که ما شعار هم نمیدادیم ، این وحشی های بسیجی و انتظامی چگونه به جان مردم افتادند . وقتش رسیده که ما هم به آنها بفهمانیم که ما قوی تریم . اگر روش های مبارزات را بخوانید و واقعا به آن عمل کنید ، مطمئن باشید که موفق میشویم . از هر وسله ای هم که میتوانید برای دفاع از خود در مقابل نیروهای گارد و بسیج استفاده کنید . از بیل و کلنگ تا چوب و چماق و قمه . همگی حلال است . اینان مزدور و کافرند . اگر به ما پیوستند که هیچ وگرنه خونشان مباح است . یادتان نرود که خون ندا و امثال ندا را همین ها ریختند و حکمشان قصاص است . پس حالا که قاضی محکمه خودش هم هم قاتل است ، خودمان محاکمه میکنیم و میکشیم هر که را که بر سر راهمان باشد . به طور حتم این مبارزه تلفاتی هم خواهد داشت و من خودم شخصا وصیت نامه ام را به چند نفر از نزدیکانم داده ام تا هر کدام که سالم ماندند به آن عمل کنند . زندگی با ذلت نمیخواهم . از هر قشر و گروه که هستید ، اصلاح طلب یا اصولگرا فرقی ندارد . میدانم حتی آنها که به محمود رای دادند به نظرشان بین بد و بدتر ، بد را انتخاب کردند و به این دوستان میگویم عزیزانم بیایید برای یک بار هم که شده خوب را انتخاب کنیم و ما هم مثل همه ی جوامع دنیا آزاد زندگی کنیم . بیایید این مملکت را لوث وجود یک مشت آخوند کثیف که واقعا حتی فکر کردن به آنها هم چنش آور است پاک کنیم . منتظر حمله ی آمریکا نباشید که انها هم به دنبال منافع خود میگردند . پس بیایید 18 تیر دیگر که چه عرض کنم ، 57 دیگری بسازیم .

وعده ی ما در 18 تیر در مسیر های ذیل میباشد . تاکید میکنم که حضور میلیونی باید باشد ولی در تمام مناطق شهر و نه فقط در یک خیابان . 2000 نفر در یک منطقه و 3000 نفر در منطقه دیگر و .... تا رژیم نتواند سرکوب کند و در یک جا مستقر شود

مکانهای تظاهرات در تهران :
1- مرکز تهران در نزدیکی سفارت روسیه - میدان فردوسی.
2- مسیر شماره ۱ - خیابان ستارخان - میدان صادقیه
مسیر شماره ۲- خیابان مولوی - میدان رازی
مسیر شماره ۳ - خیابان رسالت - میدان رسالت
مسیر شماره ۴ - خیابان میرداماد - تقاطع مدرس


مکانهای تظاهرات در مشهد :
1- فلکه ی پارک
2- میدان تقی آباد
3- میدان شهدا به سمت حرم ( دقت کنید این مسیر بسیار مهم و از مناطق زیارتی و شلوغ است و نمیتوانند به راحتی زوار را مورد حمله قرار بدهند یا مسیر را ببندند )
4- بلوار سجاد - چهارراه بزرگمهر

با تایید انتخابات توسط شورای نمکدان ، نظام تیر خلاص رو به خودش زد

انتخابات در ایران تایید شد . شورای نگهبان که به نظرم بهتر است از این به بعد با عنوان " شورای نمکدان " خطاب شود با این عمل احمقانه و نابخردانه مهر تائید بر دولتی زد که در طول چهار سال آینده ، باعث بر اندازی نظام جمهوری اسلامی ایران خواهد شد . من واقعا در تعجبم که آیا واقعا این افراد که در این شورا هستند و حتی رهبر چلاق مملکت عقلی در سر خود دارند یا واقعا از حکومت خسته شده اند و میخواهند دستی دستی بلایی سر خودشان بیاورند که سی سال قبل مردم ایران بر سر شاه و دار و دسته اش اوردند . اما واقعا به این فکر کرده اند که در آن زمان شاه با سایر کشورهای دنیا روابط خوبی داشت و میتوانست به خارج فرار کند ولی اینها به کجا میخواهند فرار کنند ؟؟؟؟؟ اگه واقعا دلشون رو به سوریه و لبنان و ونزوئلا و روسیه و چین خوش کردند باید بگم خیلی خیلی احمقند و نمیدونند که این کشورها نون رو به نرخ روز میخورند . باشد که روزی در همین صدا و سیمای کشور عزیزمون که متاسفانه توسط دزدان و قاتلان اشغال شده ، محاکمه و اعدام محمود احمدی نژاد و خامنه ای کفتار رو ببینیم . از فردا همتون رو در خیابون میبینم عزیزان .

۱۳۸۸ تیر ۱, دوشنبه

راه هایی برای مقابله با کودتاچیان و مبارزه مدنی

گویانیوز

نوشته پيش رو مجموعه راهکارهايی است که به منظور مقابله با کودتا و کودتاگران تنظيم شده است. در اين نوشتار ابتدا به هدف مورد نظر و سپس تقويت يکپارچگی و مقاومت ملی، تاکتيک های پيشنهادی، چگونگی فرسايش کودتاچيان و فلج سازی حکومت کودتا پرداخته و آنگاه تاکتيک های ضد جنبش از طرف کودتاچی ها را مورد بررسی قرار داده است


به نام خدا


هدف:
پايين آوردن کودتاچيان از قدرت و محاکمه آن ها

استراتژی:
استراتژی سه مرحله ای مقابله عبارت است از:
الف- تقويت يکپارچگی و مقاومت ملی
ب- فرسايش کودتاچيان
ج- فلج سازی حکومت کودتا
تاکتيک ها ی پيشنهادی ذيل اين سه سرفصل:


الف- تاکتيک ها برای تقويت يکپارچگی و مقاومت ملی
1- الله اکبر گقتن تمام مردم روی پشت بام ها هر شب از ساعت ۱۰ تا ۱۰:۳۰، و خواندن دعاها و شعارهای واحد در هر جای ممکن و در هر مراسمی
2- جلب حمايت بين المللی برای همبستگی با ملت ايران و انزوای کودتاچيان (وظيفه مبارزين خارج ازکشور)
3- افزايش حاشيه امنيت برای جنبش اعتراضی از طريق اعتراض های کم هزينه تر مثل شعارنويسی روی ديوارها، چسباندن برچسب های سبز روی عکس های خامنه ای، ساختن اشعار جدی و شوخی برای رهبر کودتا(آقای خامنه ای) و خواندن آن ها دراماکن عمومی و ده ها روش ابتکاری ديگر
4- پايين آوردن انتظارات عمومی برای يک پيروزی سريع (مبارزه ممکن است چندين ماه طول بکشد)
5- استفاده از رنگ (در حال حاضر رنگ سبز، رنگ جنبش است) و سمبل های همگانی ديگر مثل سرود ها يا علامت ها


ب- فرسايش کودتاچيان
1- حضور مردم در خيابان ها و تظاهرات موضعی کوچک وبزرگ در نقاط مختلف شهرها و روستاها برای فرسايش و پراکنده کردن قوای کودتاچيان
2- مختل کردن خطوط ارتباطی و انتقال قوای کودتاچيان (مثال: مختل کردن ترافيک- تظاهرات همزمان در نقاط متفاوت و ايجاد مانع برای حمل و نقل قوای کودتا
مثال: شيراز- بستن خيابان با بشکه و تيرآهن
3- جنگ روانی با کودتاچيان از طريق جذب بخش هايی از سپاه و بسيج و پليس، شعار به نفع ارتش، مقابله و ايجاد ترس و وحشت در دل سرکوبگران به خصوص لباس شخصی ها و انتشار اسم و عکس و کار کردن روی خانواده های آن ها و ده ها روش ديگر
4- بزرگداشت ياد زندانيان و قربانيان و شهدای جنبش و برگزاری مراسم ابتکاری و پی در پی و شورانگيز برای آن ها، روشن کردن شمع پشت پنجره خانه ها، تکثير عکس و زندگی نامه آن ها و خواندن سرود و ده ها روش ابتکاری ديگر
5- استفاده از زنان برای پيشبرد جنبش به خصوص زنان و مادران و دختران فعالين شهيد شده وزندانی
6- تحصن در مناطق مختلف


ج- فلج سازی حکومت کودتا
1- ساختن کانال های ارتباطی بين جنبش های اجتماعی زنان، کارگران، دانشجويان، معلمان و اقليت ها به خصوص تلاش برای جذب جنبش کارگری (مهم ترين عنصر برای مقابله با کودتا(
2- مختل کردن مراکز قدرت کودتاچيان به خصوص مراکز ارتباطی و اطلاع رسانی مثل سايت ها ی اينترنتی، روزنامه ها و راديو تلويزيون و مراکز انرژی
3- تسخير مراکز کودتاچی ها به خصوص نقاطی که کارشان را مختل می کند
4- تشکيل کميته های اعتصاب در بين اقشار مختلف به خصوص کارگران و شبکه های حمل و نقل مثل مترو و اتوبوس رانی
5- ايجاد شبکه های مالی برای پشتيبانی از اعتصاب کنندگان، قربانيان و فعالان در بند و کمک روانی و روحی به خانواده ها
6- سازماندهی اعتصابات موضعی به سمت اعتصابات سراسری تا سرحد فلج سازی کامل کشور. دراين مرحله کار حکومت کودتا تمام می شود.


کمی هم از تاکتيک های ضد جنبش از طرف کودتاچی ها
معمولا کودتاچيان در استراتژی سرکوب خود اين سه سرفصل را قرار می دهند
الف- بستن درهای کشور و کنترل خبررسانی و سرکوب همراه با تهديد (مثل سرکوب روز سی خرداد) و فشار برای پاشيدن گرد مرگ و وحشت بر سر کشور
ب- دستگيری و قطع ارتباطات رهبران و فعالين با يکديگر و مردم
ج- ايجاد انحراف و شکاف در صفوف رهبران جنبش و مردم به خصوص در هفته های اول که هنوز جنبش قوام و يک پارچگی خود را نيافته از طريق طرح مصالحه ها و شعارها و آکسيون های انحرافی


پاره ای اقدامات برای مقابله با اين حرکات عبارت است از
1- ساختن مرکز هماهنگی، اين مرکز بايد در دسترس رژيم و قابل سرکوب کردن نباشد. رهبران جنبش در داخل يک تشکل سراسری را اعلام می کنند و تصميم گيری های آن ها از سوی سخنگوی انتخابی در خارج منعکس می شود. هر فردی می تواند خود را عضو اين تشکل بداند اما لزومی به معرفی افراد اصلی آن نيست.
2- ساختن کميته های دفاع از خويش با برنامه ريزی قبلی، در صورت دستگيری افراد الف و ب ،ج و دال مسئوليت راهبرد و دفاع از دستگيرشدگان را به عهده می گيرند. همچنين ايجاد کادرهای جايگزين برای مقابله با سرکوب وسيع فعالان و کادرهای رهبری جنبش های اعتصابی
3- فراخوانی چهره های مطرح سياسی، هنری، ورزشی و… برای پيوستن به جنبش
4- طرح اين نکته که فشار روی رهبران جنبش و خانواده هايشان زياد است و می خواهند زير تهديد و فشار آن ها را از پيگيری اهداف جنبش منصرف کنند و هر گونه انصراف احتمالی ايشان زير تهديد و شکنجه صورت می گيرد.

۱۳۸۸ خرداد ۳۱, یکشنبه

گزارش تکان‌دهنده کارکنان وزارت کشور درباره صدور حکم شرعی تغییر آراء در تاریخ دوشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۸۸

آفتاب: جمعی از کارکنان وزارت کشوردر تاریخ دوشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۸۸ با انتشارنامه‌ای سرگشاده نسبت به تغییر و دستکاری آرا مردم در ستاد انتخابات کشور هشدار دادند.

در این نامه که رونوشت آن به ریاست مجلس خبرگان رهبری، ریاست مجلس شورای اسلامی، ریاست قوه قضائیه، ریاست کمیته صیانت ار آرا مردم، مسئول بازرسی دفتر مقام معظم رهبری، ریاست سازمان بازرسی کل کشور و کاندیداهای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ارسال شده آمده است:

اینجانبان از کارکنان متعهد، متخصص و ایثارگر وزارت کشور، با سابقه کارشناسی و مدیریتی در برگزاری انتخابات متعدد، بعضا از دوره‌های آیت الله خامنه‌ای، آیت الله هاشمی رفسنجانی و حجت الاسلام و المسلمین خاتمی اعلام می‌نماییم؛ از سلامت انتخابات کنونی به دلایلی که شرح خواهیم داد، احساس خطر می‌کنیم.

اهداف و برنامه ریزی در ستاد انتخابات کشور، به طور آشکار و متقنی به سمت صیانت و سلامت از آراء مردم در انتخابات 22 خرداد 88 پیش نمی‌رود، این موضوع نیز در برگزاری انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی در روز جمعه 24 اسفند 86 به نحوی شاهد آن بوده‌ایم، اما از بیم و هراس آینده شغلی خود دم فرو بستیم، ولیکن دچار عذاب وجدانی شده‌ایم که هنوز ادامه دارد، هم اکنون آن شرایط و فضای ناسالم به وضوح قابل درک، مشاهده و به مراتب بدتر از آن زمان است و این مشکل اساسی را تعدادی از کارشناسان اصیل و باوجدان وزارت کشور در ستاد انتخابات کشور و یا وزارتخانه فعال هستند، بدان اذعان دارند، اما متاسفانه با دلی پرخون جز اطلاع‌رسانی پر بیم و هراس، کاری از دستشان بر نمی‌آید. (هرچند که می‌دانیم پس از انتشار این مطلب آقایان به تکذیب آن خواهند پرداخت) در این جا فضایی امنیتی تیره، تاریک، غیر شفاف، و غیر کارشناسی که هرگز در طول تاریخ برگزاری انتخابات شاهد آن نبوده‌ایم، روح و روان ما را آزرده و خواب را بر ما حرام کرده است.

اینجانبان دوستداران نظام، انقلاب، رهبری و میهن عزیزمان، مصرانه اعلام می‌نماییم، قبل از آن که خدای ناخواسته حادثه‌ای فراگیر را در کشور شاهد باشیم و موقعیت نظام جمهوری اسلامی، وحدت مردم، انسجام و یکپارچگی کشور به خطر افتد که در آن صورت مهار آن مشکل، چه بسا غیر ممکن با شد، به نجات وضع موجود در ستاد انتخابات کشور بشتابند، امیدواریم که مسئولین امر با ابزار قانونی و پیگیری‌های لازم، آراء مردم که در حقیقت سرنوشت آینده کشور است، صیانت و پاسداری به عمل آورند، تا در پیشگاه خداوند متعال و مردم شریف ایران سربلند باشند و این نظام برای چهار سال آینده در عرصه‌های داخلی و خارجی سرافراز و سربلند باشد و از همین جا مصرانه و عاجزانه تاکید می‌کنیم : ناظرانی از کمیته صیانت از آراء مردم به اتفاق نمایندگانی از دفتر بازرسی بیت مقام معظم رهبری و سازمان بازرسی کل کشور را درون " اتاق تجمبع آمار" در ستاد انتخابات کشور که اکنون به فرمان فردی غیر وزارت کشوری به نام «سید حسن میردامادی» است، بفرستید تا با حضور مستمر و آنی، نگهبان آراء مردم باشند " انشاءالله

ما در حالی ایام شهادت فاطمه (س) را سپری می‌کنیم که در ابتدای ورود به بیستمین مراسن سالگرد ارتحال ملکوتی حضرت امام خمینی ( ره )، شاهد حوادث خونباری در زاهدان هستیم. حوادثی که دل هر مسلمانی را به در آورد عملیات تروریستی، اما به اصطلاح استشهادی برای از بین بردن مسلمانی دیگر، رویدادی که انجام آن در تاریخ این مرز و بوم بی سابقه بوده است. ضمن تسلیت به خانواده‌های داغدار آن حوادث شوم و سپاسگذاری از خداوند برای ختم به خیر عملیات بمب‌گذاری در هواپیمای مسافربری اهواز - تهران، مطالب زیر به استحضار هم میهنان عزیز و مسئولین گرامی رسانده می‌شود:

1. این مطالب تنها بخشی آشکار ار عملکرد مسئولان و مدیران رده بالای مجریان و هیئت نظارت بر انتخابات است که متعهدند در روز 22 خرداد 88 چهار انتخابات هم زمان شامل؛ دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و در برخی از استانها؛ انتخابات میان دوره‌ای مجلس خبرگان، مجلس شورای اسلامی. میان دوره‌ای شوراهای اسلامی شهر و روستا را در عین صحت و سلامتی برگزار کنند.

2. بعد از ریزش شدید آراء یکی از کاندیداها و نا امیدی یارانش و نیز کاهش درصد آرای مشارالیه در نظر سنجی‌های معتبر دولتی دراوایل اردبهشت ماه سال جاری، یکی از آقایان اساتید حوزه و رئیس موسسه آموزشی در قم که اتفاقاً زمانی مباحث فلسفه سیاسی را درنماز جمعه تهران مطرح می‌کردند، در جلسه محرمانه‌ای با تفسیر به رأی سوره بقره آیه 249 خواهان تغییر آرا به نفع کاندیدای اقلیت می‌شود و می‌گوید: «اگر کسی رئیس جمهور شود و ارزش‌های اسلامی که اکنون در لبنان، فلسطین و ونزوئلا و دیگر نقاط جهان منتشر شده آسیب ببیند، رأی دادن به او جایز نیست و حرام است؛ هم خودمان نباید رای بدهیم و هم باید مردم را هوشیار کنیم که رای ندهند، ولا غیر. بر شما مسئولین انتخابات، هر امری واجب است».


3. ایشان ضمن گلایه شدید از برخی نامزدها ادامه داد: «کسانی که اصلاً صلاحیت اخلاقی و قانونی ندارد را بریزید دور» و تاکید می‌کند : «بالاترین وظیفه آن است که آنچه را درحال از دست دادن هستید برگردانید». همانطور که در مطالب بالا به نقل از یکی از مدعوین جلسه به دست آمد ؛ حکم شرعی "تغییر آراء" در انتخابات صادر شده است. در این شرایط سرانجام انتخابات ریاست جمهوری 88 چه خواهد شد؟!


4. اکنون طوفان انتخابات، با یاری میر حسین منزه، کروبی غیرتمند و رضایی شجاع، از این استان به آن آستان، از این شهر به آن شهر، از این روستا به آن روستا و از این ده به آن ده به سرعت برق و باد وزیدن گرفته است. این طوفان دشمن پلیدی‌ها، در حال از بیخ و بن کندن دروغگویی‌ها، نیرنگ‌ها و فریب دادن‌هایی است که چهار سال تمام بی‌وقفه و خستگی‌ناپذیر در جای‌جای این سرزمین پهناور زیبا، شخم زده و پاشیده شد، و با سفرهای پی در پی، دوباره و سه باره، آن پلیدی‌ها و امر به مشتبه شدن‌ها را بارور و آبیاری کردند. الحق، ریشه کن کردن این زشتی‌ها در ایران و پاک کردن چهره کدر ایرانیان در جهان، چه کار سخت و بار امانتی طاقت فرسا است، پس اکنون باید برای یاری و حفاظت آراء در خطر مردم، خروشید و جوشید.


5. بعد از این جلسه مهم بود که آقایان مسؤول، جان تازه‌ای در کالبدشان دمیده شد و سرزنده، بانشاط و بدون دغدغه وجدانی به ترفندها و حیله‌های به اصطلاح شرعی برا ی "تغییر آرا" مردم شریف‌مان متوسل می‌شوند. ابتدا آن مسوول درس خوانده مکتب چرچیل دکترای هوا و فضا، که دیگر خالی از عذاب وجدان شده، دست به‌کار شد و تعداد شعب اخذ آرا را که در روز 24 فروردین 88 اعلام کرده بود : "بیش از 48 هزار عدد است" در روز 23 اردیبهشت ماه به "45 هزار و 758 مورد" تقلیل داد، همچنین تعداد واجدان شرایط در انتخابات ریاست جمهوری را 46 میلیون و 200 هزار نفر اعلام کرد. این آمار در حالی بیان شد که قبلا جداول مرکز آمار ایران حدود 51 میلیون و 300 هزار نفر را واجد شرایط رای دادن دانسته بود.


6. همین آبروریزی باعث شد که آقای دکتر محمد مدد، رییس مرکز آمار ایران تا مرز بازنشستگی پیش رود، مدیری که می‌توانست نام نیکی در تاریخ سیاسی کشور با پافشاری بر حق 5 میلیون رای دهنده از خود برجای گذارد، چنین نکرد و بلافاصله در جریان جلسه شرعی انتخابات قرار گرفت، سپس تهدید و توجیه شد، بنابراین مسئولیت شرعی بیان آمار واقعی از او ساقط و سرانجام در 5 اردیبهشت ماه 88 در همایش استانداران سراسر کشور که در وزارت کشور برگزار شد، گفت « آمار تعداد افراد واجد شرایط رای دادن در انتخابات ریاست جمهوری 46 میلیون 200 هزار نفر است» و این جمله هم چون درفشی بود که این مسئول بی مسؤول، بر روح و روان آزاد مردان ایرانی فرو کرد.

آقای مدد برای حفظ چند صباح پست خود، چه ساده لوحانه ترفند و حیله تیم حرفه‌ای "تغییر آراء" را با این جمله خود رسوا کرد: «این آمار 46 میلیون و 200 هزار نفری پس ازجلسات مشترک مرکز آمار ایران، سازمان ثبت احوال و وزارت کشور مشخص شد».

پس از این جلسه توجیهی، قال 5 میلیون رای دهنده ایرانی را چنین عمروعاصانه از صفحه سیاسی کشور کندند، سپس تشکیل کمیته صیانت از آراء مردم که از سوی یاران و معتمدان نزدیک حضرت امام (ره) و دلسوزان و معتقدان به نظام مقدس جمهوری اسلامی پیشنهاد شده بود را دارای وجهه قانونی ندانستند، فقط در خصوص حضور نمایندگان کاندیداها یا احزاب در شعب آراء، رییس ستاد انتخابات با منت و تهدید گفت: «این موضوع پیش بینی نشده، اما این افراد فقط ناظرند و حق هیچگونه دخالت جز گزارش دادن به هیئت نظارت یا اجرایی ندارند وگرنه از پای صندوق‌های رأی بیرون رانده می‌شوند».

7. ترفند دیگری برای تغییر آراء مردم بنا به متن یکی از صورتجلسات ستاد انتخابات کشور، در این دوره از انتخابات، برای هر صندوق آراء دوعدد مهر تعریف شده است، به علاوه ده درصد اضافه کلان شهرها و صندوق‌های سیار که این موضوع البته امری شبهه انگیز است.


8. یعنی اگر تعداد شعب اخذ رای برای کل کشور 45 هزار و 758 شعبه ( به گفته رییس ستاد انتخابات ) وتعداد مهر آماده برای هر صندوق دو عدد باشد، سر جمع کل مهرها 91 هزار و 516 می‌شود، حال اگر 10 درصد دیگر را که برای کلان شهرهای آماده، شده در نظر یگیریم یکصد هزار و 667 عدد می‌شود، که مهیا کردن این تعداد مهر انتخاباتی امری بی سابقه است. مطلعان انتخابات نیک می‌دانند که قبلا برای هر صندوق رای، تنها یک مهر که آن هم، حکم کیمیا را داشت، موجود بود، اما اکنون چنین نیست.


9. چاپ 12 میلیون تعرفه اضافی قابل تامل است. بنا به رویت صورتجلسه‌ای دیگر، اکنون بیش از 58 میلیون تعرفه برای 46 میلیون و 200 هزار واجد شرایط چاپ رسیده است، در حالی که رییس ستاد انتخابات کشور در گفت و گو با رسانه‌های جمعی در تاریخ 6 خرداد 88 اعلام کرد :« حدود 57 میلیون برگ رای برای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری چاپ شده است»، براین اساس، اگر اسناد موجود را ملاک قرار دهیم، در این بخش از نامبرده (مجری و امانتدار انتخابات )برای بیش از یک میلیون تعرفه دورغ گفته شده است. بدین ترتیب برای معادل 38.5 درصد از کل واجدین شرایط تعرفه اضافی چاپ شده است.


10. فرمول " تغییر آراء" آقایان از فرمول مشارکت حداقلی مردم تبعیت می‌کند، اما اگر سطح مشارکت مردم افزایش یابد ان شاءالله چنین است و یا شاهد حضور نمایندگان کاندیداها یا دستگاههای نظارتی هم چون سازمان بازرسی کل کشور در ستاد انتخابات کشور خصوصا "اتاق تجمیع آمار" باشیم، نقشه آنان کارساز نخواهد شد.

دلیل کمتر اعلام کردن شمار واجدین شرایط، پیش بینی پرشور نشدن انتخابات و به طبع شرکت کم مردم درانتخابات بود تا با وارد کردن آراء غیر مردمی، هم میزان مشارکت را بالا برده باشند و هم موقعیت حاکمان فعلی را تثبیت نمایند، در حالی که الحمدالله فضای انتخابات کنونی، حضور پر شور و گسترده مردم را نشان می‌دهد و این نیز از وعده‌های خداوند قادر است که میفرمایند " و مکروا و مکرالله و الله خیرالماکرین".

۱۳۸۸ خرداد ۲۸, پنجشنبه

رئیس سازمان جهاد کشاورزی باز هم به مردم گفت خس و خاشاک

امروز داشتم طبق معمول این چند روز اخبار رو زیر و رو میکردم و در همین حین اعصابم خورد بود که چرا شبکه های ماهواره ای رو قطع کردند و نمیذارن که مردم از جریان آزاد اطلاعات و اخبار بهره مند باشند و شاید گاهی توی پس زمینه ی این جریان عصبی ، از اینکه داخل ایران زندگی میکنم ناراحت بودم . اما خوب فعلا از شعار نمیخوام حرف بزنم . خلاصه با همین سرعت کم اینترنت و فیلتر شکن و ... تونستم یه مقدار تلویزیون بی بی سی رو از طریق اینترنت ببینم و سایتها ی خبری مخالف و موافق رو زیر و رو کنم . نکته ی جالبی دیدم در سایت ایلنا که نوشته بود :
رئيس سازمان جهادكشاورزي استان تهران: نبايد شيريني‌هاي پس از پيروزي را با شلوغي‌هاي خار و خاشاك‌ تبديل به تلخي كنيم.
با دیدن این خبر واقعا بهت زده شدم . تا چند دقیقه قبل فکر میکردم که دولت و حتی شخص رئیس جمهور فعلی از حرفی که توی اون سخنرانی زده احساس پشیمانی میکنه و اطرافیانش هم به او تذکر دادن و خلاصه دیگه یه مقدار مواظب حرف زدنشون هستند . ولی با دیدن این خبر به این نتیجه رسیدم که اینها نه تنها پشیمان نیستند بلکه تصمیم گرفتند که به نوعی شروع به لجبازی با مردم کنند و توهین خودشون رو به مردم تکرار کنند و مردم رو بیش از پیش عصبی کنند . نکته ی دیگه اینکه حرفها و سخنان رهبری در جمع نمایندگان کاندیداها که به اونها در مورد نحوه ی حرف زدنشون تذکر داده بود ، هیچ تاثیری نداشته و به قول معروف ایشون رو اصلا حساب نکردند و سخنانشون رو از یک گوش شنیدند و از گوش دیگه بیرون کردند . این نکته قابل توجه کسانی باشه که فکر میکنند احمدی نژاد از جناح رهبریه و احمدی نژادی ها براشون سخنان رهبری از هر چیزی مهمتره و حکم وحی منزل رو داره . از طرفی ببینیم طرفداران موسوی چقدر برای سخنان رهبری ارزش قائل شدند ؟ اونها شعارهاشون رو کنار گذاشتند و آروم شدند و به شدت رفتارشون رو کنترل کردند . واقعا آدماز پر رویی احمدی نژادی ها خندش میگیره !

۱۳۸۸ خرداد ۲۷, چهارشنبه

انتخابات یا کودتا

یادم میاد که قبل از بیست و دوم خرداد من جزو ملت غیور ایران بودم . یادم میاد که به من میگفتند ملت شهید پرور و باز هم یادم میاد که من جزو مردمی بودم که دولت و رئیس جمهورم به قول خودشان نوکر من بودند و این من بودم که با رای خودم به نظام مشروعیت میدادم . راستش رو بخواهید با این حرفها کلی به خودم افتخار کردم و با خودم گفتم من این همه مقام و منزلت داشتم و خودم خبر نداشتم ؟!! خلاصه اون روزها بحث داغ بود و همه میگفتند که رای دادن حق من و شماست و باید طبق معمول کسی رو که دوست داریم انتخاب کنیم و .... از طرفی هم برخی از تلویزیون های ماهواره ای و گروهها میگفتند که این رای دادن ما دردی رو دوا نمیکنه و هر کی که اسمش تو برگه رای رهبری نوشته باشه از صندوق در میاد و من هم کاملا با این نظر هم عقیده بودم و تا اونجا که تونستم با دور و بریام پیرامون این موضوع رای دادن و ندادن بحث و مجادله میکردم و نتیجتا من هم رای دادم ! روز بیست و دوم از هر کسی که میپرسیدم به کی رای میدی میگفت به موسوی و دلیلش رو هم که جویا میشدم میگفت چون بلایی که ا.ن سر مملکتم آورد ، هیچ رئیس جمهوری در این سی سال نیاورده و ... و میخوام که در حذف شدنش از صحنه ی سیاسی ایران نقشی داشته باشم . تقریبا با هر کسی که حرف میزدم این طرز فکر رو داشتند و با توجه به صف طویلی که توی مراکز رای گیری میدیدم ( چون 3-4 تا از این مراکز رو رفتم تا یه جای خلوت گیر بیارم ) به این نتیجه رسیدم که مردم واقعا از ترس حضور دوباره ا.ن اومدن که این شخص دیگه انتخاب نشه . حتی کسانی رو میشناسم که به جرات میگم شناسنامشون تابحال مهر نخورده بوده و یا حداکثر 2 دوره به خاتمی رای داده بودند . خلاصه اینکه بر خلاف نظر قبلیم که فکر میکردم با این حجم تبلیغات علیه انتخابات ، آمار شرکت کنندگان در انتخابات امسال خیلی پائینه ، دیدم که آمار به طرز وحشتناکی بالاست ومشخص بود که آقای میر حسین موسوی با رای بسیار بسیار بالایی به پیروزی میرسه و به خونه رفتم و لحظه شماری میکردم تا خوندن نتایج شروع بشه . یادمه نیمه شب بود که داشتم سایتها رو دائما رفرش میکردم تا ببینم بالاخره چه وقت نتیجه اولیه شمارش آرا رو قرار میدن که با دیدن اولین نتیجه رو صندلیم خشکم زد و اگه خداوند متعال توانایی رشد شاخ رو در قسمت جمجمه و سر انسان در شرایط خاص قرار میداد ، احتمالا رکورد بزرگترین شاخ دنیا ، اونشب به ایرانیان عزیز تعلق میگرفت . از این جهت میگم ایرانیان که نه تنها حامیان میر حسین بشدت بهت زده شدند ، بلکه حامیان ا.ن هم ( که در دوران تبلیغات نامزدها با بی میلی تمام و فقط به دلیل در اختیار داشتن بیت المال و پول فراوان به تبلیغ میپرداختند ) در خواب هم تصور رای آوردن کاندید مورد نظرشون رو ، اون هم با این اختلاف بسیار زیاد نمیکردند و حتی بعضی ها بیشتر از حامیان میر حسین بهت زده شده بودند ! خلاصه بعضی ها سر خوشون رو شیره می مالیدند و با تفاسیر مختلف میگفتند که این نتیجه عوض میشه و میر حسین در شهرها رای اکثریت رو داره و دهاتی ها و شهرهای کوچک به ا.ن رای دادند و ......( البته در اینجا هم من شخصا حرص میخوردم که چرا سرنوشت قشر شهر نشین جامعه ( که همگی میدونیم به دلیل داشتن وسایل ارتباط جمعی فراوان آگاهی بیشتری نسبت به مسائل اطرافشون دارند و سطح سواد و بینششون بالاتره ) با رای روستائیان جامعه ( که متاسفانه هنوز در فقر شدید اطلاعاتی به سر میبرند و تقریبا میشه گفت ساده ترین قشر جامعه هستند و همیشه همه ی دولتها از اون عزیزان و رای اونها برای پیشبرد مقاصد خودش استفاده کرده و به بهترین نحو اونها رو گول میزنه ) گره خورده ؟ خلاصه اینکه تا آخر رای گیری این فاصله بر حسب درصد بین نامزدها حفظ شد و این روزها که در این خصوص از مسئولین وزارت کشور سوال میشه بصورت ضد و نقیض جواب هایی میدن که هر شونونده ای رو به خنده وادار میکنه . یک جا آقای محصولی میاد میگه اولش هفتاد درصد بوده که بخاطر اینه که اول صندوقای روستایی رو شمارش کردند و بعدا به شصت و سه درصد رسیده ( که هممون میدونیم این تغییر اونقدر ناچیزه که که طبق نمودار های منتشر شده کاملا خطی بوده ) یک جا آقای دانشجو میگه که این برآیندی از کل کشور بوده و مختص منطقه ی خاصی نبوده و واسه همین بالا و پائین نرفته ! فردای اون روز مردمی که به شدت عصبانی بودند و احساس میکردند به شعورشون توهین شده (که البته این شعار این روزها از هر دو طرف دعوا بیان میشه و هر کدوم میخوان مردم رو از طرف خودشون اعلام کنند و ژست وکیل مدافع مردم رو بگیرند !) به خیابونها ریختند و برای اولین بار در طول سی سال عمر جمهوری اسلامی راه پیمائی هایی شگفت انگیز رو برگزار کردند . راه پیمائی هایی که هیچ خبر رسانی برای اونها در صدا و سیما ی خائن جمهوری اسلامی نشد . صدا و سیمایی که به جای بی طرفی ، و به جای اینکه نمایانگر وقایع مملکت باشه ، از خشونتهای فلسطین صحبت میکنه . دقیقا زمانی که دو میلیون نفر تو خیابون به طول 15 کیلومتر راهپیمائی میکنند ، در صدا و سیما هیچ اثری نمیبینیم و بجاش به ما میگن که مشتی اراذل و اوباش در خیابانها جمع شدن و پلیس دستگیرشون کرد .( اینجاست که به من حق بدید که اون روستایی عزیز هیچ خبری بز این مملکت نداره و نباید سرنوشت رو به دستش داد .) درست در همین زمان ، ا.ن که دیگه با مناظرات تلویزیونی هفته ی اخیر تمام پرده های حیا و آبرو داری رو دریده و تقریبا از گفتن رکیک ترین حرفها هم در تلویزیون و یا در حضور مردم باکی نداره ، خودش رو به مردم قلیل و کم جمعیت میدان ولیعصرمیرسونه و با نهایت وقاحت و نهایت بی شعوری ( که من هر بار قیافه ی این آدم رو مجسم میکنم حرص تمام وجودم رو میگیره و تاسف میخورم به حال کسانی که با حماقت تمام هنوز از او جانبداری میکنند ) همین ملت شهید پرور ، همین ملت غیور و همین ملتی که اگر اونها نبودن دیگه کسی نمیتونست با غرور بگه هشتاد و پنج درصد مردم ایران در انتخابات شرکت کردند رو مشتی خس و خاشاک خطاب میکنه و در جای دیگه میگه اونها از تعداد رای های یک صندوق رای هم بیشتر نیستند و به تماشاگران مسابقه ی فوتبال تشبیه میکنه که تیمشون باخته ! واقعا انسانی احمق تر و بی شرف تر از این مرد در کل دوران زندگی ام ندیدم . خدایا خودت شر این مفسد فی الارض و تمام هواداران وقیح و مرتجعش رو از سر ملت ایران کم بفرما . هنوز هم این راه پیمائی ها ادامه داره و مردم به راحتی ها کوتاه نمیان . دوران قشنگیه . بسیج چهره ی واقعیش رو به مردم نشون داد . سپاه کم کم داره چهره ی واقعیشو نشون میده . وقایعی که تا دیروز از رژیم شاه نقل میشد مثل کشتار مردم و حمله به حوضه ی علمیه و دستگیری روحانیون و .... همگی این روزها داره تکرار میشه . کشتار میردم توسط مزدوران بسیجی و لباس شخصی های بی پدر و مادری که نشان دهنده ی بی در و پیکر بودن مملکته و هر کی دلش خواست میتونه یک کلت به کمرش ببنده و بیفته به جون مردم ، حمله به مراکز دانشگاهی و خوابگاه های دانشجویان عزیز . دانشجویانی که هر کدام خانواده ای در اون سر ایران دارند و با هزار امید و آرزو فرزندشون رو به دانشگاه فرستادند و مثلا خیالشون راحته که بچشون داره توی یک خوابگاه امن و دولتی زندگی میکنه و نمیدونه که دولت کلید در خوابگاهشو میده به نیروهای خودش و میگه برید و بزنید و بکشید و برید و هیچ کس هم نمیفهمه شما کی هستید . دستگیری روشنفکران و کسانی که مقداری طرز فکرشون بر خلاف طرز فکر کدوتا چیان و بسیجی ها و پاسدارها و احمدی نژادی هاست . آنقدر وقیحانه عمل میکنند که حتی برخی رو در بیمارستان و درحالی که بستری و بیمار هستند به اماکنی نا معلوم منتقل میکنند ، تنها به جرم اینکه از یکی از نامزدهایی که همین نظام و همین شورای نگهبان اون رو تایید کرده دفاع میکنند و معلوم نیست کجای دنیا این جرمه ؟ و در نهایت با کمال وقاحت در تلویزیون رسمی مملکت باز هم به این افراد لقب منافق و اراذل و لوباش داده میشه وسرود ای ایران ای سرای امید پخش میشه و اونقدر چندش آور رفتار میشه که حتی خواننده ی این آهنگ از شدت خشم و شرم به صدا و سیما تذکر میده که آهنگ من رو پخش نکنید . در پایان عرض میکنم که ای ملت ایران و خصوصا عزیزان تهرانی که تمام سرنوشت سیاسی مملکت ما همیشه در دستان شما بوده . از این حرکت عقب نشینی نکنید که در این صورت ، دیگر این اتحاد و هم دلی و وحدت رو بین خودتون نخواهید دید و اوضاع بشدت از این که هست بدتر خواهد شد . راهی که رفته اید رو یا از اول نباید میرفتید و یا حالا که رفتید تمامش کنید و نیمه کاره رها کردن اون بسیار بسیار عواقب بدی به دنبال خواهد داشت . همچنین امیدوارم که آقای موسوی مثل آقای خاتمی گول رهبری رو نخورند و وعده ی بررسی قانونی وقایع کوی دانشگاه و تقلب در انتخابات توسط شورای نگهبان ایشان رو خام نکنه که در این صورت دقیقا مثل حادثه ی 18 تیر فقط در یادها خواهد ماند !
در پایان بی مناسبت نمیبینم این شعر رو به کودتاچی 22 خرداد تقدیم کنم :
آن خس و خاشاک تویی
پست تر از خاک تویی
شور منم ، نور منم
عاشق رنجور منم
زور تویی کور تویی
هاله ی بی نور تویی
دلیر بی باک منم
مالک این خاک منم